تحلیل تصاویر داستان سیاوش بر اساس نظریّات نورتروپ فرای
نویسندگان
چکیده
در این مقاله به بررسی معنایی و آرکی تایپیِ تصاویر موجود در داستان سیاوش بر اساس نظریّات نورتروپ فرای می پردازیم. به این منظور، ابتدا نقش این تصاویر در نظام سنّت ادبی مورد بررسی قرار می گیرد؛ به نحوی که معنای حاصل از آن و تداعی هایی که اثر در ذهن اجتماع ایجاد کرده، مورد توجّه قرار می گیرد. سپس الگوهای اسطوره ای کهنی که سازندۀ تصویر های روایی این داستان بوده اند، بررسی خواهند شد. لازم به ذکر است که بررسی این تصاویر از طریق دسته بندی آنها در گروه تصاویر مربوط به دنیاهای بهشتی، دوزخی و قیاسی صورت می گیرد. براین اساس، به کهن ترین اشکال این داستان که در اساطیر دور وجود داشته، دست خواهیم یافت و در نهایت می توان از طریق اصل فاصله گیری از اثر ادبی ـ که فرای مطرح کرده است ـ کلّیّت منسجم و طرح اصلی این روایت را مشخّص کرد. مقالۀ حاضر کوششی است برای درک نظام معنایی و یافتن طرح ادبی داستان سیاوش از طریق تحلیل تصاویر آن.
منابع مشابه
بررسیِ داستانِ سیاوش بر اساس نظریاتِ نورتروپ فرای
تشخیص نوع ادبی هر اثر، گامی اساسی در نقد آن به شمار می رود، زیرا در برخورد با آثار ادبی به شیوه ای نقادانه نیازمندیم که آن ها را، به شیوه ای علمی، در گروه هایی محدودتردسته بندی کنیم. بنابراین، نظریاتی که نورتروپ فرای درکتاب "تحلیل نقد" در چهار مقاله با عنوان های "نقد تاریخی"،"نقد اخلاقی"،"نقد آرکی تایپی" و "نقد بلاغی"، دراین زمینه ارائه می دهد، می تواند در نقد متون ادبی گوناگون موثر واقع شود.ای...
15 صفحه اولریخت شناسی کهن الگویی شخصیتهای کمدی معاصر ایرانی بر اساس نظریات نورتروپ فرای
نورتروپ فرای منتقد ساختارگرای معاصر، در نقدهای که نالگویی خود علاوه بر این که ژانرهای ادبی تراژدی، کمدی، رمانس و هزل را به چهار میتوس پاییز، بهار، تابستان و زمستان تقسیم م یکند و الگوهای ساختاری و شخصیتی ویژه ای برای هریک قائل می شود؛ خود را یک منتقد «ادیسه » یعنی منتقد علاق همند به ژانر کمدی دانسته است. این مقاله با واکاوی الگوهای شخصیت کمدی معاصر ایرانی، آن ها را با الگوی ارائه شده توسط ف...
متن کاملریخت شناسی کهن الگویی شخصیتهای کمدی معاصر ایرانی بر اساس نظریات نورتروپ فرای
نورتروپ فرای منتقد ساختارگرای معاصر، در نقدهای که نالگویی خود علاوه بر این که ژانرهای ادبی تراژدی، کمدی، رمانس و هزل را به چهار میتوس پاییز، بهار، تابستان و زمستان تقسیم م یکند و الگوهای ساختاری و شخصیتی ویژه ای برای هریک قائل می شود؛ خود را یک منتقد «ادیسه » یعنی منتقد علاق همند به ژانر کمدی دانسته است. این مقاله با واکاوی الگوهای شخصیت کمدی معاصر ایرانی، آن ها را با الگوی ارائه شده توسط ف...
متن کاملتحلیل ریختشناسی داستان سیاوش بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ
شاهنامه فردوسی، بزرگترین اثر حماسی ادب فارسی، با داشتن داستانهایی با ویژگیهای مدرن و امروزی، راه را بر نظریههای ادبی متاخر برای آزمون، مقایسه و تطبیق باز کرده است. روش ولادیمیر پراپ روسی یکی از بهترین شیوههای تحلیل و طبقهبندی ریختشناسی داستانها و قصههای اساطیری و حماسی شاهنامه به جهت ماهیت خاص آنها است. نوشته حاضر با بهرهگرفتن از شیوه پراپ، که کارش را بر پایه کنش شخصیتها نهاده است، ...
متن کاملمطالعۀ موردی نگارههای داستان ضحاک و سیاوش (بر اساس نظریۀ «دستور خوانش تصاویر» کرس و ونلیوون)
نظریۀ «دستور خوانش تصاویر[1]»، در حوزۀ نشانهشناسی اجتماعی قرارگرفته و در رمزگشایی نشانههای تصویری به کار میرود. کرس و ونلیوون (2006)، با الهام از سه فرانقش معنایی هلیدی، ساختاری مشابه را برای خوانش معانیِ نشانههایِ تصویری ابداع نموده و قائل بهوجود سه معنای «بازنمودی»، «تعاملی» و «ترکیبی» در تصاویر هستند. هدف از انجام این پژوهش یافتن پاسخی مناسب به این پرسشها است. آیا این نظریه در رمزگشایی...
متن کاملتحلیل ریخت شناسی داستان سیاوش بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ
شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ادب فارسی، با داشتن داستان هایی با ویژگی های مدرن و امروزی، راه را بر نظریه های ادبی متاخر برای آزمون، مقایسه و تطبیق باز کرده است. روش ولادیمیر پراپ روسی یکی از بهترین شیوه های تحلیل و طبقه بندی ریخت شناسی داستان ها و قصه های اساطیری و حماسی شاهنامه به جهت ماهیت خاص آن ها است. نوشته حاضر با بهره گرفتن از شیوه پراپ، که کارش را بر پایه کنش شخصیت ها نهاده است، ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
تاریخ ادبیاتجلد ۱۳۹۲، شماره ۱۴، صفحات ۰-۰
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023